خاطرات آقای کم حرف



سام علیک

اگه کسی هست که با هم دوست بشیم بیاد بگه تا لینک بلاگش رو تو بخش پیوند وارد کنم

فقط خواهشا موضوع تون مثل همین بلاگ خودم باشه

یه چیزی تو مایه های زندگی نامه و خاطرات

 

حالا چی شد که به این فکر افتادم؟ خب من تا چند وقت که فکر میکردم چون قالب بلاگم بخش دنبال کننده ها نداره پس نمیتونم دوست پیدا کنم! بعدش فهمیدم که نه، ظاهرا مثل بلاگفای مرحوم یه سری ژیگول بازی داره!

به ذهنم رسید یه مدت کلا تعطیل کنم برم

بعد یاد این تبادل افتادم

گفتم شاید یه تغییری بده تو حال و هوامون بهتر شیم

 

حالا اگه کسی هست که بگه اگرم نیست که هیچی

جم کنیم بریم دنبال بدبختیای دیگه مون

ولی بدترین و اذیت کننده ترین پارامتر زندگی من مبهم بودن آینده س

لامصب چقدر همه چیز به هم گره خورده

از فردای خودت باس بترسی

عی خدااااا من دیگه رد دادم

این دنیا دیگه فایده نداره [خندههههه!]

من شهرو به هم میریزم، هیشکی نمیتونه جلوم بگیره، مننننن شهرو به هم میریزم

ولی جدی خیلی داغونما

اصن پنچر در یه حدی که نگم براتون


آخرین مطالب
آخرین جستجو ها